آیات شریفه ای از قرآن مجید که به داستان تولد حضرت عیسی(ع) اشاره کرده، حاوی نکات ارزنده و حکیمانه ای بوده که بیانگر رفع اتهام از مادر ایشان، معبود و پیامبر بودن حضرت عیسی(ع)، اعجاز علمی قرآن و ...است.
آنچه که "تصوف فرقه ای" به عنوان مرامنامه خود معرفی کرده و وابستگان آن، برای انتساب فرقه به اسلام، حتی از راه های ناجوانمردانه ای همچون جعل حدیث و به شمار آوردن بزرگان در عده خود، نیز وارد شده اند، هیچ ارتباطی با شریعت اسلام ندارد و ترکیبی از آئین ها و مسلک های مختلف است.
"خود رای بودن" و عدم اطاعت از دستورات کتاب مقدس در بین اعضای اصلی کلیساهای پروتستانی ایران، به حدی رسیده بوده که اگر از آن به "کتاب مقدس گریزی" تعبیر شود، ادعای گزافی نیست.
"ظلم ستیزی" که در نهاد هر انسان آزاده ای قرار دارد، از سوی فرقه ضاله بهائیت ممنوع اعلام شده و بهائیان باید از زمامداران- ولو ظالم، باطل، متجاوز و ...- اطاعت بی چون و چرا داشته باشند.
قتل فجیع شش نفر از اعضای یک خانواده فقیر در ابرقوی یزد به دست شش نفر از اعضای متعصب فرقه ضاله بهائیت در سال 1328 شمسی، سند محکمی دال بر وحشی گری و ضد بشری بودن این فرقه استعمار ساز است.
آموزه "تثلیث" در مسیحیت -که به عقیده برخی بر اثر ارتباط مسیحیان با ملل دیگر وارد آن شده،- به عنوان نقطه آسیب پذیر مسیحیت شناخته می شود؛ به طوری که در آخرین راه فرار، مبلغان مسیحی آن را "تعبدی" و "غیر عقلی" معرفی می کنند.
"عبدالحمید گنجویان" قطب سابق فرقه "ذهبیه"، عضو لژ فراماسونری به نام شمس- از لژهای وابسته به گراند اوریان(شرق اعظم) فرانسه- در آذربایجان شرقی بوده که در تاریخ 19 آوریل 1961، تاسیس شده بود.
جنبش مبارز و مجاهد "صوف پوشان" که سلاح مبارزه با حکومت غاصب اموی را زبان و لباس رزم را صوف انتخاب کرده بودند، با توطئه بنی امیه در جبهه ظالمان قرار گرفته و بر ضد اهل بیت(علیهم السلام) اقدام کردند.
"پاپ فرانسیس" رهبر کاتولیک های جهان، در حالی از آنچه که "آزار و اذیت مسیحیان" در قاره آفریقا و منطقه غرب آسیا نامیده، انتقاد کرده که در برابر جنایات وحشیانه روزمره صهیونیست ها علیه مردم فلسطین، سکوت جهت داری را برگزیده بود.
دکترین مهدویت، آینده ساز و آرامش بخش انسان دل خسته از همه جا است و در نقطه مقابل آن، اعتقاد به ظهور مجدد حضرت عیسی در منظومه اعتقادات مسیحیان صهیونیست، سلب کننده امنیت و آرامش مردم معرفی می شود.
