ادعاهای فرقهای در شبکه مسیحی محبت!
شخصی که ادعا میکرد یک بار به جهنم رفته و بار دیگر به جهان برگشته است، در برنامه «نوای صمیمی شبکه محبت» حاضر شد و به بیان تجربیات خود پرداخت؛ در حالیکه ارائه چنین ادعاهایی جزء تاکتیکهای فرقهها برای «ویژه نشان دادن خود» است.
به گزارش سراج، برنامه «نوای صمیمی» که با اجرای یک مجری زن بهنام «الهام» به روی آنتن میرود، در گروه برنامههایی به شمار میرود که مجری آنها با ایجاد «هیجانهای دروغین» و «طرح ادعاهای غیرقابل تجربه برای دیگران» سعی بر آن دارند تا فرقه مسیحیت تبشیری را غیرمعمولی و خاص جلوه دهند.
یکی از مصادیق این واقعیت، ادعای مرگ و تجربه جهنم رفتن و بازگشت دوباره به جهان در «شبکه ماهوارهای تبشیری محبت» بود که در خصوص آن گفتگو شد، اما در اینباره باید گفت تمام تجربههای انسان در فاصله بین مرگ و تولد رخ میدهد و از اینرو تجربه خودِ مرگ در نظر فلاسفه مردود است، اما مرگاندیشی وجود دارد.
چرا که مرگ در واقع عبارت است از انتقال جان و روح انسان به عالم دیگر و تا این انتقال صورت نپذیرد، مرگ اتفاق نمیافتد و اینکه فردی تجربه نزدیک به مرگ داشته باشد، نمیتواند ادعا کند مرگ را تجربه کرده است و معمولا افراد کلاهبردار و مدعیان دروغین چنین ادعاهای بزرگی را مطرح میکنند.
دکتر «ریموند مودی» در اینباره میگوید: «بر طبق تعریف کلاسیک، مرگ عبارت است از حالتی که بازگشت از آن امکانپذیر نیست، از اینرو آن را بازگشتناپذیر مینامند و از آنجا که همه کسانی که تجربیات نزدیک با مرگ داشتهاند از مرگ باز گشتهاند نتیجه میشود که آنها هرگز به طور واقعی نمرده بودند. آنچه رخ میدهد این است که برخی از معیارهای مرگ در آنها تحقق یافته است؛ بهعنوان مثال قلب آنها برای مدّتی کار نمیکند، در موارد مشخصی حتی امواج مغزی نیز قطع میشوند و یکباره هم مجدداً شروع میشود... اگر چه آنها با مرگ خیلی نزدیک هستند امّا از لحاظ تعریف کلاسیک هنوز به مرگ نرسیدهاند».
با توجه به تعریفی که از مرگ ارائه شده، معلوم میشود، بیان چنین داستانهایی منطبق بر تعریف مرگ نیستند تا برسد به آنکه شخص مدعی شود به جهنم نیز رفته است!
بر اساس گزارش رهپویان هدایت، بیشتر فرقهها مدعی هستند که اعضای آنها برگزیدگان جهان، انتخاب شده یا خاص هستند، در حالی که غیر عضوها موجودات پایینتری به حساب آورده میشوند و بر همین مبنا است که ادعاهای گزاف در فرقهها زیاد شنیده میشود.
علاوه بر این فرقهها ادعا میکنند که تنها اعضای کنونیشان حقایق را میگویند. از طرفی وقتی فرد در یک فرقه عضو میشود، آن چنان در نقش خود فرو رفته که حتی با دیدن حقایق نیز حاضر نیست به آنها اعتراف کند یا در مواقع سوءاستفاده علیه فرقه شکایت کند.
نتیجه آن میشود که اعضای فرقهها با تحریک دستاندرکاران و عضویابان فرقه، مدعی تجربههایی میشوند که در حقیقت آن را تجربه نکردهاند و بر اثر القا این ادعاها را مطرح میکنند.
با کنار هم گذاشتن چنین ادعاهای فریبندهای میتوان پی برد، مسیحیتی که امروزه از شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشود، در واقع فرقهای است که با مقاصد سیاسی و به قصد هموار کردن مسیر سلطه بر سرزمینهای اسلامی توسط کشورهای غربی ایجاد شده است و تناسب چندانی با مسیحیت اصیل ندارد./رهپویان هدایت
- ۹۵/۰۶/۳۱