جامعه هدف فرقه مسیحیت صهیونیستی
دستهبندی جامعه هدف عضویابان مسیحیت تبشیری و صهیونیستی نشان میدهد، گروههای پُرخطری مانند: "افراد سستعقیده"، "گرفتار در مشکلات خانوادگی و اقتصادی"، "بیماران"، "روشنفکرنماها" و "اشخاص نیازمند حمایت" بیش از دیگران مورد توجه این فرقه قرار میگیرند.
به گزارش سراج، افرادی که از نظر بنیان اعتقادی پایگاه مستحکمی ندارند، از جمله نخستین گروههایی هستند که عضویابان فرقهها به آنها مراجعه و با صرف کمترین هزینه و انرژی این اشخاص را به فرقه خود جذب میکنند.
فرقه مسیحیت تبشیری نیز از ابتدای پیدایش خود مترصد به دام انداختن افراد سستعقیده بوده و همچنان نیز به دنبال این گروه است.
آنها با بهرهگیری از جدیدترین روشهای جامعهشناسی، روانشناسی و مردمشناسی به سراغ آنها رفته و خود را فرشته نجات آن فرد معرفی میکنند.
در این راستا عضویابان مسیحی در برابر فردی که عقیده ثابتی ندارد، دنیایی از بیاعتقادی، تساهل و تسامح را باز کرده و با جذب این شخص، به ظاهر او را به لباس یک دین آراستهاند، در حالی که هیچ نشانی از یک دین آسمانی در فرقه متبوع آنها وجود ندارد.
بهعنوان شاهدی بر این مدعا میتوان از شیوع رقصهای مختلط، مصرف مشروبات الکلی، موسیقیهای تند و هیجانی و ... در کلیساها و رسانههای وابسته به فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی مثال آورد که دقیقا در نقطه مقابل آموزههای حضرت مسیح(ع) و مسیحیت راستین قرار میگیرند.
شوربختانه این فرقه با در دست داشتن رسانههای متنوع سنتی، نو و فرانو توانسته خود را با تابلوی مسیحیت به جهانیان عرضه کند و افراد شریعتگریز را بدون داشتن هر گونه تقیدی به زمره خود در آوَرَد.
هرچند تعداد بسیار کمی از افراد، فریب تبلیغات فرقهای مسیحیان صهیونیست را خورده، اما همین تعداد اندک نیز میتوانستند با ارائه آموزههای صحیح دینی، در صراط مستقیم قرار گرفته و از عاقبت دنیوی و اخروی ناخوشایند در امان بمانند.
استفاده از ظرفیت بهاصطلاح "روشنفکران" وابسته-که متأسفانه همچنان نیز تعریف روشن و دقیقی نداشته و با اندکی اغماض میتوان آنها را دینگریزان یقهسفید نامید-، نیز از دیگر حربههای فرقه مسیحیت صهیونیستی برای به انقیاد کشاندن اشخاص بیاعتقاد است.
این دسته از افراد که در ظاهر خود را روشنفکر مینامند، با مظاهر و آثار دینی مخالف بوده و همین ضعف بنیادی میتواند آنها را مستعد پیوستن به فرقههای منحرف دینی و نوظهور کند.
افرادی که با مشکلات عاطفی و خانوادگی دست و پنجه نرم میکنند، نیز در صورت پناه نبردن به پناهگاههای امن، در تیررس مبلغان مسیحیت تبشیری قرار داشته و باغ سبزی در جلوی آنها ترسیم میشود که نقاشی پر رنگ و لعابی بیش نیست و در ماوراء آن رنگی از حقیقت مشاهده نمیشود.
روبهرو شدن با مشکلات و مسائل مالی مانند: ورشکستگی، نداشتن توانایی برای پرداخت بدهی، بیکاری و مسائلی از این قبیل نیز میتواند فرد را در ورطه دردسرهای این فرقه گرفتار کند و نه تنها او از این وضعیت نجات پیدا نکند، بلکه مشکلات روحی و اخلاقی نیز گریبان او را بگیرد.
بیماران جسمی و روحی نیز مستعد سوءاستفاده عضویابان فرقه مسیحیت تبشیری هستند؛ همچنانکه بهصورت مداوم و روزانه دیده شده که افرادِ مسلمان با شبکههای ماهوارهای وابسته به این فرقه تماس گرفته و مجبور به ادای شهادتهای القایی از جانب مجری میشوند.
علاوه بر این در برخی موارد دیده شده که مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن اوج خصومت خود با دین مبین اسلام به جرگه مسیحیان صهیونیست درآمده که از جمله آنها میتوان از همکاری شبکههای ماهوارهای سلطنتطلب مانند: پارس با مجریان مسیحی نام برد.
عقدههای دوران کودکی، نوجوانی و جوانی هم از نظر روانشناسی اگر در مسیر صحیح خود مدیریت نشود، میتواند فرد را در مسیر پیوستن به فرقهها قرار دهد که شخصی مانند: "سعید عابدینی" بهدلیل مواجه شدن با همچنین عقدههایی به فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی پیوسته بود.
در پایان باید توجه داشت هیچ فردی با داشتن هر مقدار تحصیلات کلاسیک و مدرک، نمیتواند خود را از تبلیغات مسموم فرقهها در امان بداند و یادآوری گروههای پیشگفته تنها به دلیل فراگیری بیشتر بوده و از اینرو این افراد حتما نیازمند توجه و دقت مضاعفی از جانب اطرافیان و سازمانهای مسئول هستند./رهپویان هدایت
- ۹۴/۱۱/۲۶