پنهانکاری پروتستانها با نام اپوکریفا
کتابهایی در عهد عتیق و جدید وجود دارند که با اصطلاح "اپوکریفا به معنای مشکوک و پوشیده"، نامیده میشوند و دو فرقه ارتدوکس و کاتولیک آنها را بهعنوان جزئی از کتاب مقدس پذیرفتهاند، ولی پروتستانها این کتب را حذف کردهاند.
به گزارش سراج، بنا به اعتقاد پروتستانها کتاب مقدس شصت و شش بخش دارد که سی و نه فقره با عنوان عهد عتیق و بیست و هفت فقره از آن با نام عهد جدید شناخته میشود.
کاتولیکها و ارتدوکسها که سابقه طولانیتری از فرقه پروتستان دارند، کتابهای دیگری را نیز در عهد عتیق به رسمیت شناختهاند که "اپوکریفا- به معنای مشکوک، پنهان، کاذب و پوشیده-" نامیده میشوند.
آنها از این کتابها با عنوان "قانون ثانی" تعبیر کرده و تا پیش از پروتستانیسم جزئی از کتاب مقدس بودند، ولی پس از این تاریخ به انتهای عهد عتیق منتقل شدند تا کتب اپوکریفایی برای مخاطبان مشخص باشد و سرانجام در سال 1862 میلادی بنا به یک تصمیم، این کتب از مجموعه کتاب مقدس پروتستانها حذف شدند.
لازم به ذکر است، اپوکریفاها که در تاریخها و گونههای مختلفی گردآوری شدهاند، مورد ردّ کامل پروتستانها واقع نشدهاند، بلکه آنها را بهصورت جدا از کتاب مقدس چاپ میکنند.
علاوه بر وجود اپوکریفا در عهد عتیق، برای عهد جدید کتاب مقدس مسیحیان نیز اپوکریفاهایی نام برده شده که از جمله آنها میتوان به "انجیل عبرانیان"، "انجیل مصریان"، "انجیل پطرس"، "انجیل مرقیون"، "انجیل توماس"، "انجیل فلیپس"، "انجیل کودکی" و"انجیل برنابا" اشاره کرد.
از مجموعه نامههای اپوکریفایی عهد جدید هم باید از"اعمال پطرس"، "اعمال پولس"، "اعمال یوحنا"، "اعمال توماس"، "مکاشفه سوم یوحنای رسول" و "رساله برنابا" نام برد.
بنا بر این گزارش، آنگونه که نقل شده پس از حمله اسکندر مقدونی به فلسطین در قرن چهارم قبل از میلاد و پراکنده شدن یهودیان در سراسر امپراتوری، یهودیان زبان عِبْری را فراموش و به یادگیری زبان یونانی روی آوردند.
در قرن سوم قبل از میلاد و در زمان حکومت "بطلمیوس فیلادلفوس" بر مصر، به دستور او یهودیان اسکندریه کتاب عهد عتیق را به زبان یونانی ترجمه کردند که چون نزدیک به هفتاد نفر در ترجمه آن دخالت داشتند، به "سبعینیه" معروف است.[1]
پس از تخریب دوم اورشلیم و معبد آن، حدود سال 100 میلادی بزرگان یهود با بررسی تکتک اسفار عهد عتیق، رسماً بر سی و نه سِفْر توافق کردند و برخی از اسفار موجود در ترجمه سبعینیه را کنار گذاشتند.
اسفار پیشگفته "اپوکریفا"(پنهان) یا قانون ثانی" نامیده شدند؛ به این معنی که اعتبار رسمی این اسفار در مرحله دوم قرار دارد.
مسیحیان نخستین در امپراطوری روم، نسخه سبعینیه را به طور کامل استفاده میکردند. این نسخه جای خود را در کلیسا باز کرد و تا امروز کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس به این ترجمه وفادار ماندهاند.
در قرن شانزدهم که "مارتین لوتر" و پیروانش مردم را به بازگشت به ایمان کلیسای ابتدای مسیحیت دعوت میکردند، پروتستانها اپوکریفا را کنار گذاشته و نسخه یهودی عهد عتیق را که مشتمل بر سی و نه کتاب بود پذیرفتند.
سؤال اساسی در این موضع آن است که چرا در فرقه پروتستان برخی از منابعی که قرنها مورد استناد و پذیرش مسیحیان بوده، در قرون بعدی کنار گذاشته شده و به اختیار خود از مجموعه کتاب مقدس حذف کردند، در حالی که دو فرقه دیگر مسیحی با قدمت بیشتر همچنان آنها را قبول دارند.
آیا این مخالفتها و مغایرتها در اصلیترین کتاب یک دین، میتواند بهعنوان نشانهای از دخالت بیحد و حصر بشر هواپرست در کتابهای دینی مسیحیت در نظر گرفته شود؟/رهپویان هدایت
- ۹۴/۰۹/۲۲