هدفگذاری مسموم فرقهها بر جذب گروههای مختلف جامعه
علیرغم اینکه افراد بر حسب جنسیت، سن، شرایط زندگی و ... در طبقات مختلفی از خطرپذیری برابر تبلیغات فرقهها قرار دارند، اما آنچه مشخص است اینکه همه افراد جامعه در معرض خطرات فرقهها قرار داشته و باید در برابر آماج حملات آنها واکسینه و ایمن شوند.
به گزارش سراج، یکی از مباحث مهم دنیای صنعتی، نیاز انسان به آرامش در پرتو معنویت و خداپرستی است. همین احساس احتیاج خالص، از طرفی بستر و فرصتی را برای سوءاستفادهگران فرقهها فراهم میآورد.
عضویابان فرقهها مزورانه در بین تودههای مختلف اجتماع پرسه زده و سوژههای خود را با زیرکی خاص فریب داده و آن شخص وقتی متوجه حقیقت ماجرا میشود که اصطلاحا "کار از کار گذشته است."
اصولا هیچ فرد و گروهی از تهاجمات مخرب فرقهها در امان نیست؛ چرا که فرقهها با استفاده از روشهای پیشرفته روانشناسی، دام خود را متناسب با هدف پهن کرده و با هرکس به زبان خود او سخن میگویند.
زمانی در بین هیئات مذهبی نفوذ کرده و در مقطعی دیگر در بین تیمهای ورزشی و شاید مسافرین یک اتوبوس یا قطار و حتی از میان افرادی که برای استراحتی کوتاه به یک بوستان مراجعه کردهاند و بهطور خلاصه، "هیچکس از خطر نفوذ فرقهها در امان نیست."
اما معیارهای انتخاب افراد برای کشاندن آنها به فرقهها و میزان مقاومتشان در برابر شدت تبلیغات فرقهای یکسان نیست و بر حسب جنسیت، سن، شرایط زندگی، گرفتاری در مشکلات اجتماعی و ... متفاوت است.
آمار و ارقام نشان داده زنها بیشتر از مردها و جوانان بیشتر از سایر گروهها به فرقهها پیوسته و زندگی در شهرهای بزرگ و صنعتی، مواجهه با آسیبهای اجتماعی و .... افراد را به گزینههای مناسب و مستعدی برای عضویابی در فرقهها تبدیل میکند.
در بین افراد جامعه نیز جوانان و نوجوانان به دلیل کنجکاوی و شرایط خاص جسمی و روحی بیشتر از بقیه در معرض تهدیدات فرقهها قرار دارند.
تمایل جوانان به تمایز و تغییر و عواملی شبیه به این موارد، موجب شده قشر جوان و نوجوان بیشترین سرمایهگذاری فرقهها را به خود اختصاص دهند.
فرقهها نیز از این موقعیت عالی نهایت بهره را برده و با ایجاد هیجانات کاذب، وعده آرامشبخشی، القای محیطی عالی در فرقه و ... هرچه بیشتر جوانان را ترغیب به حضور در گروه خود میکنند.
حضور جنس مخالف در محافل فرقهای و دادن آزادی نسبی و کنترلشده به جوانان و نوجوانان برای بیان عقاید نیز از دیگر اسباب گرایش آنها به فرقهها-خصوصا نوظهور و کاذب- ارزیابی میشود.
علاوه بر اینها فرقهها معمولا خود را رازآلود و پیچیده معرفی میکنند و از این طریق، حس دانستن و تجربه این قشر را تحریک کرده و آنها برای دستیبابی و رمزگشایی از صندوقچه اسرار ادعایی فرقهها، به این گروهها میپیوندند.
داشتن استرس و اضطراب زیاد، نداشتن تفکر انتقادی، اثبات نوجویی، نداشتن قاطعیت و ناتوانی در نه گفتن، عدم توانائی در حل مساله و خودآگاهی ضعیف، سبب شده جوانان به سمت فرقههای مختلف رفته و از اینرو درصد بالایی از اعضای فرقهها را تشکیل دهند.
البته در بررسی عوامل پیوستن جوانان به فرقهها، نباید از نقش عواملی چون: هیجانخواهی وتنوعطلبی، تمایل به متمایز بودن، بحران هویت، رنج ناشی از اختلالات روانی و تمایل به وابسته بودن- که در بین برخی ازجوانان و نوجوانان وجود دارد- نیز غافل شد.
یکی از گروههای دیگر که بیشتر از سایرین مورد سوءاستفاده فرقهها قرار میگیرند، افراد درگیر با آسیبهای اجتماعی هستند.
تجربه نشان داده معتادان و خانواده آنها، فرزندان طلاق، شکستخوردگان زندگی و ... افراد اولویتدار عضویابان فرقهها بوده و از اینرو حتما آگاهیبخشی به این افراد و بازگرداندن دوباره آنها به زندگی راهکار بسیار مناسبی برای مقابله با فعالیتهای فرقهها خواهد بود.
بنا بر این گزارش، انسان امروز تشنه حقیقت بوده و فطرت او به مانند زمینی آماده کاشت میماند و اگر با محتوای درست و غنی اسلامی پر نشود، روشن و مبرهن است که افراد دیگری از فرقهها بذر و نهال دیگری را در آن خواهند کاشت.
در این راستا در همه ایام سال و خصوصا ماههایی مانند: رمضان و محرم که مبلغینی به نقاط مختلف کشور اعزام میشوند، باید به شبهات مردم پاسخ گفته شود و به خصوص جوانان را از چشمه زلال اعتقادات اسلامی سیراب کرده تا نقطهای برای نفوذ فرقهها باقی نماند.
برای آنکه موضوع خطرات فرقهها شکل عینیتری به خود بگیرد، کافی است به فرقهای هندی به نام "ساتیا سایبابا" اشاره کرد که در دنیای ارتباطات و علوم قرنهای بیستم و بیست و یکم، رهبر فرقه ادعای خدای مجسم! را کرده و تاسفبار آنکه مورد پذیرش عده قابل توجهی در جهان نیز قرار گرفته است.
اغلب طرفداران این مدعی الوهیت در هند، از طبقات متوسط به بالای این کشور هستند که سطح سواد و ثروت بالایی دارند؛ حتی در میان مراجعان او روسای جمهور و افراد مشهوری نیز به چشم میخورند.
به عبارت دیگر با توجه به گرایش افراد به معنویت در جهان مدرن بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی و خصوصا قرن حاضر، افرادی از جهل و ناآگاهی مردم سوءاستفاده کرده و شوربختانه آنکه مورد استقبال نیز قرار گرفتهاند.
با توجه به حساسیت بالای فعالیت فرهنگی و نقش آگاهیبخشی صحیح و روزآمد به افراد جامعه، باید اشخاصی متخصص و آموزشدیده روند مقابله دفاعی و تهاجمی در مقابل فرقهها را بر عهده گرفته تا به قول مشهور "روغن بادام بر عکس هدف استعمالاش، خشکی ننماید."/ رهپویان هدایت
- ۹۴/۰۸/۰۳