سوء استفاده از زنان در فرقهها
شرایط خاص روحی و عاطفی زنان و دلایل دیگری از قبیل استفاده از آنها بهعنوان "قلاب و عضویاب"، سبب شده فرقهها سرمایهگذاری قابل توجهی را بر روی این گروه انجام داده و آمار سوءاستفاده از زنان در فرقهها بسیار بالا و وحشتآور است.
به گزارش سراج، گروههای فرقهای برای جذب عضو به راهکارهای مختلفی متوسل شده و به جرات میتوان ادعا کرد، سرکردگان و عضویابان فرقهها برای گروههای مختلف جامعه، روش مختص به آن گروه را بهکار میگیرند.
یکی از مجموعههای مورد توجه فرقهها، زنان هستند که به علتهای گوناگونی در کانون عضویابی فرقهها قرار دارند. برخی از فرقهها از شرایط روحی و عاطفی زنان سوءاستفاده کرده و این ویژگیها را فرصتی برای جولان دادن به وعده و وعیدهای فرقهای میدانند.
فرقههایی هم هستند که از زنان بهعنوان طعمه برای به دام انداختن مردان بوالهوس و فاسد بهره میبرند. از این نمونه میتوان به گروهک تروریستی منافقین اشاره کرد که از این روش بسیار استفاده کرده است.
"دیوید برگ" و همسرش سرکرده فرقهای با عنوان "کودکان خدا" بودند که با ابداع ترکیب"ماهیگیری دلربایانه" برای زنان و از طریق روسپیگری آنان، افرادی را فریب و به فرقه خود جذب میکردند.
زودباوری گروهی از زنان و درگیر شدن با مشکلات روحی و روانی نیز میتواند گذرگاهی برای جذب در فرقهها در نظر گرفته شود. اکثریت قریب به اتفاق فرقهها این شیوه را برای پیشبرد جذب انتخاب کردهاند.
خاطرنشان میکند، تعدادی از فرقهها برای پیشرفت در امر جذب عضو اقدامات مزورانهای را ترتیب میدهند. از جمله این گروهها میتوان از فرقهای نوظهور مبتنی بر آئین هندو به نام "برهماکو ماریس" نام برد که در آن، کنترل مردان در دست زنان قرار دارد.
از طرفی این فرقه حمایت از تجرد و بیهمسری را در دستور کار خود قرار داده است و یکی از افراطیترین فرقههای نوظهور در این زمینه شناخته میشود.
"اوشو" که فرقه خود را بر بنیادی از ترویج بیضابطه آزادیهای جنسی برپا کرده بود، بخش قابل توجهی از پستهای تشکیلاتی فرقه را به زنان سپرده بود.
پرواضح است که چنین اقداماتی نه به دلیل اهمیتی است که فرقهها برای جنس زن قائل هستند؛ بلکه با هدف سوءاستفاده از این افراد، ایجاد جذابیتهای کاذب و نمایش خود بهعنوان گروهی طرفدار زنان، بهظاهر به آنها توجه میکنند.
یکی از دلایل دیگر توجه فرقهها به زنان، وجود روحیه اطاعتپذیری و استعداد مریدی در آنها است که زنان را طعمه فرقهها برای سوءاستفاده قرار میدهد.
نیمه پنهان و البته تاریک رابطه مریدی و مرادی بین اعضا و رهبر فرقه، سوء استفاده جنسی بوده که موارد زیادی از این مساله گزارش شده است.
فرقههای نوپدید که به نام مسیحیت فعالیت میکنند، از جمله این گروههای سوءاستفادهگر هستند. یکی از این فرقهها بهنام "کودکان خدا"-که "خانواده" نیز نامیده میشد- است که رهبر آن به نام "دیوید برگ" گستردهترین سوءاستفاده جنسی را ترتیب داده و روابط جنسی چندگانهای با زنان پیروی خود داشت.
ادبیات فرقهها پذیرای اصطلاح دیگری موسوم به "اقتصاد عشق" نیز است. در این روش معاملهای بین زنان عضو فرقه و سرکرده آن صورت گرفته و آنها در برابر دل سپردن به اهداف فرقهای، در انتظار خرید محبت از سرکرده میمانند.
ازدواج در فرقهها نیز حکایت خاص خود را دارد. تعجبآورترین نمونه ازدواج در یکی از فرقهها با عنوان "ازدواج جمعی مونی" است که در آن بیش از دوهزار زوج در یک مراسم با هم ازدواج میکنند؛ در حالیکه اکثریت آنان قبل از ازدواج یکدیگر را ندیدهاند.
افراط و تفریط در بحث ازدواج در فرقهها موج میزند. از یک طرف فرقهای مثل "اوشو" کمال معنوی و روحانی را در آزادی جنسی دانسته و از اینرو خانوادهستیزترین فرقه محسوب شده و در مقابل آن، سرکردگان"برهماکوماریس" سرکوبکننده میل جنسی هستند و آن را مانعی برای روشنبینی معرفی میکنند.
در فرقهای مانند مسیحیت صهیونیستی با اینکه دیدگاههای متضادی درباره کشیش و شبان شدن زنان وجود دارد، اما میل عظیمی برای قرار دادن آنها در راس مناصب کلیسایی وجود دارد.
این توجه برای آن است که از طرفی خود را طرفدار زنان قرار داده و افرادی را از این طریق به خود جذب کنند و از سوی دیگر برای کشاندن افرادی دیگر به درون فرقه، از آنها استفاده ابزاری کنند.
در فرقه ضاله "بهائیت" نیز استفاده از زنان برای پیشبرد جذب عضو بسیار چشمگیر است. عضویابان این فرقه استعماری که درصد قابل توجهی از آنها زن هستند، با استفاده از شگردهای فرقهای به دنبال جذب افراد عمدتا آسیبدیده و گرفتار در مشکلات اجتماعی، اقتصادی و ... هستند.
با توجه به اینکه یکی از گروههای هدف تبلیغ و جذب در فرقهها، زنان درگیر با مشکلات و آسیبهای اجتماعی هستند، نقش سازمانهایی مانند: "بهزیستی" و "مرکز اورژانس اجتماعی" بسیار حائز اهمیت بوده و ضروری است، درباره مسئولیت و خدمات این سازمانهای اجتماعی به مردم اطلاعرسانی بسیار بیشتری صورت بگیرد تا در مواقع روبرو شدن با خطر، با این مراکز ارتباط گرفته و در دام فرقهها گرفتار نشوند.
گفتنی است، موارد پیشگفته تنها مسائل مستقیم مرتبط با حضور زنان در فرقهها است و آسیبها و مشکلات فراوان دیگری از جمله: "رها کردن خانواده"، "ظلم به فرزندان"، "بیاعتنایی به نزدیکان" و مواردی از این قبیل نیز از تبعات عضویت زنان در فرقهها بوده که هر کدام میتواند زمینهساز معضلات زیادی برای خانواده و اجتماع باشد./رهپویان هدایت
- ۹۴/۰۶/۱۰