تغییر دینهای شکلی برای مهاجرت و مشکلات ناشی از آن
افرادی که در خیالبافیهای خود، "آرمانشهر" غرب را برای خود به تصویر کشیدهاند، برای رسیدن به آن به تغییر دین شکلی-نه واقعی و هویتی- روی آورده و در این مسیر با مشکلات زیادی از جمله: فقر، بیکاری، فساد اخلاقی، ابتلا به بیماریهای جسمی و روانی و ... در کشور پناهندهپذیر مواجه میشوند.
به گزارش سراج، علاوه بر کسانی که با اهدافی نظیر ادامه تحصیل راهی خارج از کشور میشوند، افرادی دیگر وجود دارند که بدون داشتن هدف مشخص و تعریفشده و صرفا در آرزوی زندگی در غرب، به راههایی متوسل میشوند که سرانجام آن بسیار پشیمانکننده و در موارد بسیاری برگشتناپذیر است.
یکی از موارد موثر در پذیرش پناهندگی، "تغییر دین" و انجام دادن کار تبلیغی است. برای این منظور فرد پس از تغییر دین- که در اکثریت نزدیک به اتفاق آنها صوری و شکلی است- باید وانمود کند که امنیت جانیاش در خطر قرار دارد.
بهعنوان مثال میتوان به افرادی اشاره کرد که با خرید تعمیدنامه از کلیساهای غیرقانونی پروتستانی در ایران و معرفی خود به عنوان یک مسیحی، در سودای رسیدن به آرزوهای خود برای زندگی در کشورهای غربی بودند و در این راه مبالغی نیز به مسئولین این کلیساها میپرداختند.
این موضوع مورد اعتراض بسیاری از مبلغین فرقه مسیحیت صهیونیستی نیز قرار گرفته است. کانون اصلی اعتراض این بود که افرادی صرفا برای رسیدن به مطامع دنیوی و اقتصادی، خود را مسیحی معرفی کرده و هیچ اعتقادی نه تنها به مسیحیت، بلکه به هیچ دینی ندارند.
نمونههای بسیاری از افراد بیدین که خود را در زیر نقاب مسیحیت پنهان کردهاند، وجود دارد. آنها کسانی هستند که پس از به دست آوردن موقعیتها و آمالی که در ذهن خود پروراندهاند، بیشترین اهانتها را به حضرت عیسی مسیح(ع) نیز روا میدارند.
البته کشورهای غربی و سازمان ملل را باید مسئول این حرمتشکنیها معرفی کرد؛ چرا که وقتی یکی از شروط پناهندگی را "تغییر دین" قرار میدهند، روشن و واضح است که اعتقادات دینی، ملعبه و آلت دست فرصتطلبان و سودجویان قرار میگیرد.
کمیساریای عالی سازمان ملل، پرونده پناهجویانی که با عنوان تغییر دین درخواست پناهندگی دارند را با سرعت بیشتر و در مدتزمان بسیار کوتاهتری انجام میدهد و این موضوع سبب شده، افراد با این بهانه خود را به دفاتر مربوطه معرفی کنند و جالب است فرقه مسیحیت صهیونیستی این افراد را جزء آمار مسیحیان قلمداد میکند؛ در حالیکه بهخوبی واقفند که اینها اصلا به دین مسیحیت در نیامدهاند.
علاوه بر اینکه مسیحیت تبشیری بساط خود را در کشورهای مهاجرپذیر برای جذب عضو پهن کرده، تاجران دیگری نیز با توجه به بورس بودن تغییر دین در سیر مراحل پذیرش پناهندگی، با راهاندازی کلیسا-یا بهعبارت دیگر تجارتخانه- در کشورهایی مانند: ترکیه، اسنادی ساختگی مبنی بر ورود به مسیحیت، به افراد میدهند و از این راه منابع مالی زیادی نصیب آنها شده است.
افرادی که کشور پاکستان و گرویدن به فرقه ضاله بهائیت را مستمسک خود برای پناهندگی انتخاب کردهاند، نیز با مشکلات متعددی دست به گریبان هستند.
مهاجرین ایرانی که قصد اقامت در کشورهای دیگر را دارند در محلهای بهنام "بهائی هاوس" در پاکستان باید دورههای بین دو تا چهار سال آموزشهای مذهبی را برای خروج بگذرانند.
مشکلات خانوادگی در بین خانوادههای بهائی بیداد میکند. با توجه به سیاست بسته حاکم بر این فرقه استعماری و محدودیتی که برای بهائیان وجود دارد، زنان حق ارتباطگیری با غیربهائیان و مطالعه کتب و نشریات غیر فرقهای را ندارند.
علاوه بر این، مراقبتهای حفاظتی در فرقه ضاله بهائیت بسیار بالا بوده؛ بهطوریکه لجنه بهائیان تمام رفتوآمدهای بهائیان را زیر نظر قرار دارد. اجرای جدی این مقررات سختگیرانه از یک طرف و عدم پذیرش آن توسط پیروان این فرقه ضاله از طرف دیگر، باعث افزایش خودکشی در بین آنها شده است.
مانع دیگر بهائیان برای مهاجرت، دستور بیتالعدل مبنی بر عدم خروج از ایران است که آنها با تمرد از دستور، آن را توصیهای اخلاقی تلقی کرده و با نقاب بهائیت، قصد اقامت در کشورهای دیگر را میکنند.
گفتنی است کشورهای مهاجرپذیر یکی از مقاصد اصلی میسیونرهای مسیحی بوده و بهمنظور جذب عضو کشیشانی به این مناطق اعزام میشوند. در عین حال بنا بر گزارشها، بیماریهایی چون: افسردگی، ناامیدی، پرخاشگری شامل حال کسانی شده که تغییر دین داده و تحت آموزشهای کلیسا و کشیشان قرار گرفتهاند./رهپویان هدایت
- ۹۴/۰۴/۰۹