اعتراف به گناه یا بازبینی سوابق شخصی؟
بررسی مساله "اعتراف به گناه" در مسیحیت و تکنیک "بازبینی سوابق شخصی" در فرقه ها نشان می دهد، بین عملکرد هر دو گروه برای عضوگیری، همبستگی تامی وجود دارد.
هر چند که یکی از محورهای اعتراضی پروتستان ها به کاتولیک ها، همین عقیده بود؛ اما دامنه این موضوع به فرقه پروتستان نیز کشیده شد؛کما اینکه در کلیساهای این فرقه، افراد توسط کشیشان مجبور به بیان ناملایمات گذشته زندگی و گناهان ارتکابی خود هستند.
تصویر اتاقک های اعتراف به گناه خیابانی در اسپانیا
سابقه این امر در کلیساهای غیر قانونی پروتستانی در ایران نیز مشاهده شده بود. آن گونه که از افشاگری های یکی از اعضای سابق کلیسای انجیلی عمانوئیل در فضای مجازی بر می آید، مشایخ این کلیسای غیر قانونی، اعضا را مجبور به اعتراف بر گناهان خود می کرده اند.
استفاده از این تکنیک عضوگیری-که در فرقه ها با عنوان بازبینی سوابق شخصی شناخته می شود- در بیشتر قریب به اتفاق فرقه ها امری معمول و فراگیر است. در این روش، اعضای فرقه ها مجبور می شوند، گذشته زندگی خود را در برابر دیگران بازگو کنند.
هدف نهایی از آن نیز، القا کردن گزاره "ماندن در فرقه به عنوان بهترین مکان" است. همان چیزی که در فرقه مسیحیت نیز به وضوح مشاهده می شود.
تالیف داستان کثیف از زندگی خود در گذشته، و نمایش زندگی آرام و بی دغدغه پس از پیوستن به فرقه، در همه فرقه ها از جمله فرقه پروتستان بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.
به عنوان نمونه می توان به افرادی چون الناتان باغستانی اشاره کرد که خود را سارق مردم آزار معرفی می کند. رضا صفا نیز که یکی از مجریان شبکه صهیونیستی نجات است، در جلسه ای صراحتا اقرار کرده بود، چندین بار به خاطر سرقت به زندان افتاده و کامیل نوائی خود را معتادی گوشه گیر می داند.
جالب این است که این افراد که همگی بی بندوبار بوده اند و صرفا برای رسیدن به منافع شخصی به فرقه مسیحیت صهیونیستی روی آورده اند، اکنون خود را رها شده از سوابق سیاه قبلی می دانند؛ در حالی که اندک پشت پرده های عیان شده زندگی آنها، موید رذایل و ناپاکی های فراوان در وجود آنها است.
الگویی که با استفاده از این تکنیک، مجریان شبکه های ماهواره ای مسیحی در اختیار مخاطبین خود می گذارند، فرد را به صورت غیر مستقیم وادار به شاخ و برگ دادن به گذشته زندگی خود و اقرار به غرق شدن در گناه و گرفتار بودن در منجلاب مواد مخدر و الکل می کند.
تجربه اعضای سابق فرقه هایی همچون مسیحیت نشان داده است، این توصیفات از گذشته زندگی، نوعی آموزش و الگوسازی مجازی- و نه حقیقی- برای دیگران در جهت سیاه نمایی از گذشته و بهشت نمایی از وضعیت فعلی خود، ارزیابی می شود.
در این صورت فرد باید موارد غم انگیز، ناهنجار و مشکلات گذشته خود را به بدترین شکل ممکن بیان کند و باغ جاودان رویایی با پیوستن به فرقه برایش ترسیم شود تا در بازار مکاره فرقه ای، سوءاستفاده گران و شیادان به منافع خود برسند.
فرد دعوت شده برای پیوستن به فرقه، از گفتن لحظات خوب زندگی، گذشته مثبت، زندگی با خانواده و در کل هر سابقه ای که رنگی از مثبت را داشته باشد، منع می شود و صرفا باید به نکات منفی زندگی اش اعتراف کند.
کسی که در یک جمع مجبور به بیان "غیر قابل گفتن" های زندگی خود می شود، بعد از مدتی احساس بی هویتی و بی ارزشی می کند و از این به بعد می تواند بهترین مهره برای سوء استفاده های بعدی اعم از مالی و ... باشد.
فرقه مسیحیت صهیونیستی، برای جذب عضو، پا را از دیگر فرقه ها هم فراتر گذاشته و انسان را ذاتا گناهکار می پندارد که فرزند شیطان است و راهی به جز پیوستن به تشکیلات فرقه ای تعریف شده از طرف آنها، برای گریز از آن نیست.
در چنین رویکرد و نگاهی، انسان موجودی دست و پا بسته است که هر چند هم از خود مراقبت و محاسبه نفس داشته باشد، باز گناهی اجباری و بالفطره در او وجود دارد.
گفتنی است، بنا به اعتقاد مسیحیت، پیامبران بزرگ الهی هم از گناه مصون نیستند و برچسب های ناروا و زشتی را به آنها نسبت می دهند و این تهمت های سنگین برای غلونمایی های بعدی در راستای پسر خدا نامیدن حضرت عیسی(ع)، انجام می شود./ رهپویان هدایت
- ۹۳/۱۲/۱۱